حرف هایی با امام غریب
نوشته شده توسط : زکیه تولایی

 

 

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی

الامامِ التّقی النّقی  و حُجَّتِكَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری

 الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ كثیرَةً تامَةً زاكیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه

كافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِكَ

دلم گرفته  یا امام  رضا(ع)دلم به اندازه تمام مردم دنیا گرفته ،چشم هایم حتی اجازه نوشتن هم نمی دهند...

باورم نمی شود این همه ماه که هیچ این همه روز و ساعت و ثانیه گذشته و شما وعده مان را فراموش کرده باشی،نه  باورم نمی شود...

گفته بودم که من هم چون شما غریبم و غریب حرف غریب را خوب می فهمد مگر نه؟؟؟آخرین بار خواسته بودم که مرا زود به زود به حرمت بخوانی.....می دانم باز هم از بی سعادتی خودم است،می  دانم....

یا ضامن آهو؛دلم دیگر جا ندارد ، حرف هایم تلنبار شده، اشکهایم پشت چشمانم سنگینی می کند و هنوز نمی دانم کی مرا می خوانید؟؟؟

یاد لحظه ورود به مشهد که می افتی وای خدایا چه حالی دارد...و وقتی می خواهی برای اولین بار به حرم بروی هزاران هزار،خواسته و آرزو و حاجت داری ؛ همه را در ذهنت ردیف می کنی اما به محض ورود و دیدن گنبد طلایی اشک همه وجودت را می گیرد و دیگر چیزی نمی خواهی، انگار وارد بهشت شده ای...جایی که مطمىٔنی امام خودش تو را می بیند و حرفهای دلت را کلمه به کلمه می شنود و تمام خواسته هایت را می داند پس دیگر چه جایی بهتر از اینجا؟؟

یا امام رضا(ع)تو را به جان جوادت مرا دعوت کن که دلم تنگ است...




:: بازدید از این مطلب : 715
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 22 دی 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

[Comment_Gavator]
sakine در تاریخ : 1391/10/28/4 - - گفته است :
[Comment_Content]

[Comment_Gavator]
c22 در تاریخ : 1391/10/25/1 - - گفته است :
[Comment_Content]


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: